10 PM
اُسطوره هاي داستاني مثلـِ آدم و حَوآ از عَلاقمنديهاي بسياري از ماست..روايتهاي زياد و زيبايي كه در شعر شاعرانـي متفاوت وُجود دارد بالأخص حافظ بَر اين زيبايي ها افزوده است..
داستانـِ رخنه كردنـِ شيطان در وُجودِ آدم و حَوآ ، به واسطهء فرزندِ شيطان يَعني "خُناس" از زبانـِ عطّار نيز بسيار خواندني است..عطّار در "الهي نامه" خود به چنين توصيفِ زيبايي در شعرش پرداخته كه خواندنش خالي از لُطف نيست..
مقدمهء اين روايت را بازگو ميكنم ، باقي داستان را در ادامه مطلب به زبانـِ خودِ عطار كه بَسي شيرينتر است بخوانيد..
پَس از هُبوطِ آدم و حَوآ به زَمين ، و از سرگذراندنـِ ماجراهاي بسياري كه پيش از آن در عالمـِ ملكوت تا هُبوطشان داشتند ، شيطان براي تكميلـِ فريبكاري خود و فريبِ بيشتر ِ آدم و حَوآ ، طرحي از پيش تأيين شُده را به مرحلهء اجرا در مي آورد..او فرزندِ خود "خُناس" را نزدِ حَوآ بُرده و با سوء إستفاده از حسـِ مادرانه و مهرباني حَوآ اقدام به فريبِ آدم(در درجهء اوّل) و حَوآ ميكند..داستان به زبانـِ شِعر از اينجآ شُروع ميشود....